بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از اشتباهات مهم و استراتژی ما این است که هنوز "سختی کشیدن" را نیاموخته­ ایم. ممکن است از "ما" برداشت­های مختلفی شود:

"ما" یعنی "بچه های مسجدی"...

 یا "ما" یعنی "ایرانی ها"...

یا "ما" یعنی "مسلمانان"...

یا "ما" یعنی "نوع بشر"...

یا ...

    در حقیقت همه­ ی این­ها هستند ولی نکته­ ی بسیار مهم­ تر این است که هر چه این دایره تنگ­ تر شود، بر میزان اهمیت این مطلب نیز افزوده می­ شود. مثلاً مسئول یک مجموعه (چه فرهنگی، چه علمی، چه سیاسی، چه خانواده و...) باید بیش از همه "سختی کشیدن" را آموخته باشد. همین مسئولیت هر چه سنگین­ تر باشد، نیز نیاز بیشتری به فراگیری سختی کشیدن دارد. مثلاً مسئول کل یک مجموعه باید در "سختی کشیدن" از مسئول فلان معاونت کوچک، ماهرتر باشد. لذا مشاهده می­ کنیم که بسیاری از بزرگان، چه در اسلام و چه در ادیان دیگر، و در زمینه­ های مختلف علمی، سیاسی، فرهنگی، نظامی و... دائماً این مهارت راهبردی و استراتژی را در خود تقویت می­کرده اند. مثلاً خواهر محترم شهید عزیز، ابراهیم هادی (رحِمه الله) در رابطه با ایشان بیان می­کند:

«ابراهیم همیشه روی زمین می خوابید و من که چندین بار این موضوع را می‌دیدیم به ابراهیم می‌گفتم: «برای چه روی زمین می‌خوابی؟» اما ابراهیم می‌گفت: «این بدن باید به زمین و گرمای آن عادت کند».

    در حقیقت این، نوعی دوری از رفاه طلبی است. انسانی می­تواند کارهای بزرگی انجام دهد که در کوچک ترین امور نیز -مانند خوابیدن- خود را به مرفه بودن عادت ندهد. هستند کسانی که در این سرای فانی به جستجوی «راحتی» می­پردازند. اما این افراد سخت در اشتباه­ اند چرا که «ضلّ سعیهم فی الحیوة الدنیا»، در حقیقت چیزی به نام «راحتی» و «رفاه» در برنامه نویسی این دنیا تعریف نشده است: «لقد خلقنا الإنسان فی کبد».

    به عنوان مثال بحث «اردو رفتن» را در نظر بگیرید. کم­تر کسی است که تجربه­ ی اردو رفتن را نداشته باشد چه در مدارس، چه در مساجد و چه در مراکز دیگر. «اردو» یک مسافرت جمعی است که معمولا افرادی از یک صنف و با اهداف مختلفی در آن شرکت می­کنند. در اکثر اردوهایی که برگزار می­شود معمولاً نواقصی وجود دارد از قبیل: بی­ کیفیت بودن غذا، تأخیر در رسیدن غذا، نامناسب بودن محل اسکان، بی نظمی در برنامه، نامناسب بودن دستگاه تهویه­ ی محل اسکان و... . واکنشی که غالبا از شرکت کنندگان در اردو مشاهده می­شود این است که در این لحظه همه شروع به اعتراض کرده و نارضایتی خود را از وضع به وجود آمده ابراز می­کنند. این پدیده می­تواند ناشی از عوامل مختلفی باشد، که بدون شک یکی از این عوامل «رفاه طلبی» و عدم آمادگی افراد برای شرایط دشوار است. (البته در مثالی که بیان شد، ما در حقیقت شاهد وضع سخت و دشواری نیستیم، اما پدیده­ی عادت به رفاه طلبی، این توهم را برای افراد به وجود می­آورد که آن­ها در شرایط دشواری قرار گرفته­ اند در صورتی که همین افراد در ماه رمضان به عنوان مثال حدود 15 ساعت را بدون آب و غذا سر می­کنند).

    همین مطلب را می­توان در زمینه­ های عالی­ تری سرایت داد؛ مثلاً در بحث «آموزش». اکثر مردم تصور می­کنند که چنانچه یک دانش آموز نمرات بالایی را دریافت کرد، این بدان معنا است که او دارای هوش سرشاری است در صورتی که لزوماً این استنباط از نمرات بالا درست نیست. ممکن است یک دانش آموز دارای هوش و ذکاوت بالایی باشد اما به دلیل تنبلی، کسالت و به تعبیر بهتر «عدم سختی کشیدن» نمرات بالایی را دریافت نکند و به عنوان مثال روزهای پیش از امتحان را مشغول بازی و سرگرمی­های مختلف گردد. اما از طرف دیگر، دانش آموزی که دارای استعدادی متوسط است می­تواند به دلیل کوشا بودن و سختی کشیدن و با تحمل کردن اینکه چندین ساعت خود را در یک مکان قرار دهد و سختیِ درس خواندن را به جان بخرد؛ نمرات بهتری را دریافت نماید. لذا اتقان مهارت سختی کشیدن می­تواند در زمینه­ های آموزشی نیز ثمرات بسیاری را بدنبال داشته باشد.

البته ناگفته نماند که برخی در این راه نیز دچار افراط می­شوند و این «متحمل سختی شدن» تبدیل به «ریاضت­های نامشروع» می­گردد. لذا توجه به میانه­روی در این زمینه نیز حائز اهمیت بالایی است: «لا تری الجاهل إلا مفرطاً أو مفرّطاً».

والسلام علیکم و رحمة الله

حسن شواهدی

20 / 5 / 97