فعلاً که هیچ!

۱۵ مطلب در دی ۱۳۹۶ ثبت شده است

جهنم چگونه آورده می شود؟؟؟!!

بسم الله الرحمن الرحیم

سوال :

آیه و سوره‌هایی که در مورد جهنم بر پیامبر (ص) نازل شده و ایشان را متاثر نمود چه می‌باشد؟

    همة آیات عذاب، پیامبر اعظم(ص) را متأثر می‌کرد، بخصوص آیه 23 سوره‌ی فجر که می‌فرماید: «و‍َ جیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الإِنْسانُ وَ أَنّی لَهُ الذِّکری». در تفسیر شریف مجمع البیان ( ج10، تحقیق علامه شعرانی، ص 487 ) ذیل این آیه حدیثی به این مضمون آمده است: هنگامی که این آیه نازل شد، حال پیامبر(ص) دگرگون شد تا آنجا که آثار آن در چهره‌اش نمایان گشت. اصحاب از مشاهده وضعیت پیامبر(ص) سخت نگران شدند و برخی از آنان نزد علی _علیه‌السلام_ رفته، عرض کردند امر مهمی رخ داده که این آثار را در پیامبر مشاهده کردیم؟ علی -علیه‌السلام- به سوی آن حضرت شتافت و آن حضرت را از پشت سر در بغل گرفت و میان دو کتفش را بوسید و عرض کرد: ای رسول خدا، پدر و مادرم فدایت باد امروز چه رخ داده است [ که اینگونه متأثر شده‌اید]؟ آن حضرت فرمود: فرشته وحی آمد واین آیه شریفه را بر من تلاوت کرد؛ از او پرسیدم جهنم چگونه آورده می‌شود؟ جبرئیل گفت: هفتاد هزار فرشته با هفتاد هزار ذمام او را می‌کشند و جهنم سرکشی می‌کند، به‌گونه‌ای که اگر رهایش کنند همه اهل محشر را می‌سوزاند. من متوجه جهنم می‌شوم و جهنم می‌گوید: ای محمد، مرا با تو کاری نیست؛ زیرا خدا گوشت ترا بر من حرام کرده است. پس کسی در صحرای محشر نمی‌ماند مگر آنکه می‌گوید [خداوندا نجات ده] خودم را، خودم را، و من می‌گویم امتم را، امتم را .


منبع: سایت اطلاع رسانی آثار آیت الله مصباح یزدی دامت برکاته

http://mesbahyazdi.ir/node/2853

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حِ شین

صنعت بازیافت روح

بسم الله الرحمن الرحیم

    صنعت بازیافت روح

     امروز صنعت بازیافت، یک صنعت پر مشتری در دنیاست. هرچیزی را شاید بتوان بازیافت کرد. انسان هم بر اثر زنگارهای گناه به آلودگی و سیاهی دچار می شود. گناه همانند زنگار، مانع حرکت سریع و درست انسان می شود. مثل مصرف روغن نامرغوب برای خودرو است. مثل تمیز نکردن فیلترهای هوا در ماشین است که چالاکی و حرکت استاندارد را از خودرو می گیرد. خدای متعال فرمولی را برای این جرم گیری و بازیافت روح ارائه می دهد: ذکر خدا، و خودش تضمین نموده است که اگر مرا یاد کردید، من هم شما را یاد می کنم؛

«أذکرونی، أذکرکم»

                        برگرفته از کتاب

                       خلاصه انسان شناسی در قرآن - شهید مطهری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حِ شین

حکایت ما...

بسم الله الرحمن الرحیم

    حکایت ما

     تصور کنید که نوزاد در رحم قدرت تکلم و تجزیه و تحلیل داشته باشد. نوزاد در این حالت می خورد، می نوشد، می خوابد و رشد می کند. تصورش از دنیای خودش، همین رحم و فضای محدود است. مدتی که می گذرد، دستش رشد می کند، پایش بزرگ تر می شود، چشم، گوش، بینی و... را تجربه می کند. با خود می گوید این ها به چه کار من می آید؟! چرا جای مرا تنگ کرده اند؟! من دست را می خواهم چه؟ غذا خودش به دهانم وارد می شود! دیگر دست و پا می خواهم برای چه کاری؟ ... به او می گویند که تو پس از اقامت موقتی در این محل، به جهانی خواهی رفت که به همه ی این ها حتی بیشتر از آن هم! نیاز داری. تصور نوزاد تصوری است کودکانه و محدود به دنیای رحم. وقتی به دنیا می آید می بیند که دو دست هم کم است. با دو پا هم که بدود، باز به مقصد نمی رسد! داستان ما هم این گونه است. ما اگر پس از این دنیا نابود و نیست شویم، پس عقل برای چه به ما داده اند؟ چرا قدرت تفکر به ما داده اند؟ همان لذات حیوانی که همه ی حیوانات دارند، خیلی بهتر بود؟ اما قطعا اینگونه نیست. و ما را برای سرای دیگری می خواهند... هرچه به ما بگویند که این دنیا موقت است و رحل دائمی نیفکنید، گوشمان بدهکار نیست. می گویند خوب بکارید که در موقع درو دستتان خالی نباشد، باز بی توجه به دستورات الهی هستیم. آن دنیا می فهمیم که هرچه اعمال نیک انجام داده ایم، کم است و باید بیش از آن می کاشتیم... یادت آید هنگام درو؟...

                بر گرفته از خلاصه کتاب انسان شناسی در قرآن (شهید مطهری)

                 با کمی دخل و تصرّف


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حِ شین

نعمت ولایت

بسم الله الرحمن الرحیم

    حضرت آیت الله بهاء الدینی رحمه الله علیه:

    بزرگ ترین و مهم ترین نعمت الهی برای موجودات نعمت ولایت است ... «ثم لتسئلنّ یومئذ عن النعیم» ... در این آیه، نعمتی که مورد مؤاخذه و سؤال است، نعمت ولایت است ... پیغمبر خدا از روز اول به این مسأله که قدرت مسلمین باید در دست رجل الهی باشد و مرد الهی باید اسلام را پیاده کند، اهتمام داشت ... تمام حوادث که از مبدأ تاریخ اسلام تا امروز، متوجه مسلمین شده است، برای این است که حکومت به دست رجل الهی نبوده است. نعمت ولایت بر منافقین و بر چپ و راست و شرق و غرب هم رحمت است و یکی از فواید آن، این است که در وجود، آرامش ایجاد می کند. آن قدر که اهتمام به ولایت است، به نماز نیست. سفارشهای پیامبر به اهل بیت به مصلحت اجتماع بوده است، نه اینکه پیامبر رعایت اهل بیت را کرده باشد.

                                                           سیری در آفاق، ص 232


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حِ شین

بصیرت (نوشته آقای محمد جواد باقری)

بسم الله الرحمن الرحیم

«و حسبوا ألا تکون فتنة فعموا و صموا ثم تاب الله علیهم ثم عموا و صموا کثیرا منهم و الله بصیر بما یعملون» (مائدة 71)

     شاید بتوان ادعا نمود که در طول تاریخ دوره ای بدون فتنه و آزمایش وجود نداشته است، چرا که انسان با هدف آزمایش و امتحان پا به این جهان نهاد: «وَنَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَیْرِ فِتْنَةً (انبیاء/ 35)». اما جهت اینکه از این ابتلاءات و امتحانات سربلند بیرون آییم، عزم و جزم قوی به تنهایی کافی نیست. شخصی را تصور کنید که می خواهد در مسابقه ی دو و میدانی شرکت کند و در مسیر مسابقه موانع و چاله های بسیار وجود دارد اگر چشم این شخص را ببندند و او با تمام سرعت بدود هر چه سرعتش بیشتر باشد احتمال سقوطش در چاله بیشتر می شود. لذا شناخت مسیر و عمل به موقع لازم است: «اگر کسی این شناسائی را نداشته باشد، میدان را نشناسد، دشمن را گم بکند، یک وقت می‌بینید که دارد خمپاره‌اش را، توپخانه‌اش را آتش میکند به طرفی، که اتفاقاً این طرف، طرفِ دوست است، نه طرفِ دشمن ... عرصة سیاسی عیناً همین جور است. اگر بصیرت نداشته باشید، دوست را نشناسید، دشمن را نشناسید، یک وقت میبینید آتش توپخانه ی تبلیغات شما و گفت و شنود شما و عمل شما به طرف قسمتی است که آنجا دوستان مجتمعند، نه دشمنان ... لذا بصیرت لازم است، تبیین لازم است».[1]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حِ شین

عدم آگاهی از حقایق جریانات دنیا، عاملِ ضربه خوردن

بسم الله الرحمن الرحیم

     مقام معظم رهبری دامت برکاته:

    همیشه کتک و توسری را کسانی می خورند که بین دو جناحِ بازیگر قرار گیرند و ندانند چه اتفاقی می خواهد بیفتد و چه عواملی صحنه ی بازی را به نفع خود تغییر می دهند. بصیرت و علم به زمان و استفاده از موقعیت ها برای هر عاملی - چه اعلم العلماء باشد و چه کسی که در یک محله احکام دین را به چند نفر تعلیم می دهد- ضروری است؛ منتها هر چه مقام بالاتر باشد، آگاهیهای بیشتر و وسیعتری مورد لزوم است.

    ما در طول تاریخ تشیع، به خاطر عدم آگاهی علما از حقایق جریانات دنیا، خیلی ضربه خوردیم؛ بخصوص در دویست سال اخیر که دنیا شکل جدیدی پیدا کرد و استعمار پدید آمد و سیاستها عوض شد و دولتهای اروپایی وارد میدان سیاست جهانی شدند و به کشورهای اسلامی تعرض کردند.

    هر گاه عالِم دین و تقیّ و باهوش و زرنگ و دقیقی مثل میرزای شیرازی و شیخ انصاری داشتیم، از شر دشمن محفوظ می ماندیم و برنده بودیم؛ ولی آنجا که قدری غفلت و ناآگاهی در کار بوده است، ضرر می کردیم، که آن ضرر، به یک نفر و یک حوزه و یک مجموعه و یک شهر و یک سال و چند سال محدود نمی شد؛ بلکه در برخی موارد اثرش تا پنجاه سال تمام، جامعه ی اسلامی را تحت فشار قرار می داد.

دیگر نباید تسلیم ناآگاهیها شویم.

باید آگاهی و بصیرت را در خودمان تقویت کنیم.

                                             مراسم بیعت مدرّسان و طلّاب مشهد، 20 / 4 / 1368

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حِ شین

روشنای فطرت

بسم الله الرحمن الرحیم

    اى عزیز، امروز روز مهلت و عمل است؛ انبیاء آمدند و کتابها آوردند و دعوتها نمودند با این همه تشریفات و این همه تحمّل رنج و تعب که ما را از خواب غفلت بیدار و از سکر طبیعت هوشیار کنند و ما را به عالم نور و نشئه بهجت و سرور رسانند و به حیات ابدى و نعمتهاى سرمدى و لذّتهاى جاویدانى رسانند و از هلاک و شقاوت و نار و ظلمت و حسرت و ندامت رهایى دهند؛ تمام اینها براى خود ما بدون این که براى آنها نتیجه‏ اى حاصل شود و آن ذوات مقدّسه احتیاجى به ایمان و اعمال ما داشته باشند؛ با این وصف در ما به هیچ وجه اثرى نکرد و شیطان مسامعِ قلب ما را چنان گرفته و سلطنت بر باطن و ظاهر ما همچو پیدا کرده که هیچ یک از مواعظ آنها را در ما اثرى حاصل نشود، بلکه هیچ یک از آیات و اخبار به گوش قلب ما نرسد و از ظاهر گوش حیوانى تجاوز نکند.
    بالجمله، اى قارى محترم که این اوراق را مطالعه مى ‏کنى، مثل نویسنده خالى از همه انوار و تهى دست از همه اعمال صالحه و گرفتار هواهاى نفسانیّه مباش؛ تو به حال خود رحمى کن و از عمر خود نتیجه ‏اى حاصل کن؛ دقت در حال انبیاء و اولیاء کمّل کن و اشتهاهاى کاذب و وعده‏ هاى شیطان را پشت پا زن؛ مغرور گول شیطان مباش و فریب نفس امّاره مخور که تدلیس اینها بسیار دقیق است و هر امر باطلى را به صورت حق به انسان تعمیه مى‏کنند و انسان را فریب مى ‏دهند. گاهى به امید توبه در آخر عمر انسان را به شقاوت مى‏ کشانند، با آن که توبه در آخر عمر و تراکم ظلمات معاصى و بسیارى مظالم عباد و حقوق اللَّه امرى است بسیار صعب و مشکل. امروز که اراده انسان قوّت دارد و قواى جوانى برقرار است و درخت معصیت برومند نیست و سلطنت شیطان در نفس مستحکم نشده و نفس جدید العهد به ملکوت و قریب الافق به فطرت اللَّه است و شرایط حصول و قبول توبه سهل است، نمى ‏گذارند انسان قیام به توبه کند و این درخت سست را ریشه کن و سلطنت غیر مستقلّ را منقرض نماید، وعده ایّام پیرى را مى‏دهند که بعکس این، اراده ضعیف و قوا ناتوان و درخت معاصى گوناگون کهن و برومند و سلطنت ابلیس‏ در ظاهر و باطن مستقل و مستقرّ شده و الفت به طبیعت شدید و بُعد از ملکوت زیاد و نور فطرت خاموش و منطفى گردیده و شرایط توبه سخت و ناگوار شده است؛ این نیست جز غرور.

                                                                                   آداب الصلاة (آداب نماز)، ص 35

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حِ شین

در بیان تقوای عامه

بسم الله الرحمن الرحیم

    بدان اى عزیز که چنانچه از براى این بدن صحت و مرضى است و علاج و معالجى، براى نفس انسانى و روح آدمیزاده نیز صحت و مرض و سقم و سلامتى و علاج و معالجى است. صحت و سلامت آن عبارت است از اعتدال در طریق انسانیت، و مرض و سقم آن اعوجاج از طریق و انحراف از جاده انسانیت است. و اهمیت امراض نفسانیه هزاران درجه بیشتر از امراض جسمانیه است، زیرا که غایت این امراض منتهى مى ‏نماید انسان را به حلول موت، و همین که مرگ آمد و توجه نفس از بدن سلب شد، تمام امراض جسمانیه و خللهاى مادیه از او مرتفع شود و هیچیک از آلام و اسقام بدنیه براى او باقى نماند. و لیکن اگر خداى نخواسته داراى امراض روحیه و اسقام نفسیه باشد، اوّل سلب توجه نفس از بدن و حصول توجه به ملکوت خویش، اوّل پیدایش امراض و اسقام آن است. مثل توجه به دنیا و تعلق به آن، مثل مخدراتى است که انسان را از خود بیخود نموده، و سلب علاقه روح از دنیاى بدن باعث به خود آمدن آن است. و همین که به خود آمد، آلام و اسقام و امراضى که در باطن ذات داشت همه به او هجوم کند و تمام آنها که تا آن وقت مخفى بوده و مثل آتشى بوده که در زیر خاکستر پنهان بوده هویدا گردد. و آن امراض و آلام یا از او زایل نشود و ملازم او باشد، یا اگر زایل شدنى باشد، پس از هزاران سال در تحت فشارها و زحمتها و آتش‏ها و داغها مرتفع شود: آخر الدّواء الکىّ. قال تعالى: یَوْمَ یُحْمى عَلَیْها فی نارِ جَهنَّمَ فَتُکْوى بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ و ظُهُورَهُمْ.

                                            چهل حدیث، ص 207


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حِ شین

خاطره ی آیت الله بهاء الدینی (ره) از کشف حجاب

بسم الله الرحمن الرحیم

    آیت الله بهاء الدینی (ره):

    وقتی رضا خان در صدد اجرای قانون کشف حجاب برآمد، بنا شد روزی در قم رؤسای ادارات و بعضی از سرشناس ها را حتی از علما (!!!) دعوت کنند، تا با همسرانشان در مجلس مختلط زن و مرد شرکت کنند. روزی قبل از این ماجرا در مدرسه ی فیضیه با جمعی تا ساعت سه نیمه شب در حجره بودیم. حاج آقا روح الله هم بود. وقتی افراد رفتند و مجلس خلوت شد رو کرد به ما و گفت اگر از ما بخواهند در مجلس شرکت کنیم، چه باید کرد؟ تا ما رفتیم فکرش را بکنیم، ایشان گفت: ما قبول نمی کنیم. هر چه می خواهد بشود. خودش سوال کرد؛ خودش هم جواب داد. دیگر نوبت به روحانیت نرسید. پهلوی هم یک فحش به آخوندها داده بود که اینها را ولشان کنید.

                                                 سیری در آفاق، ص 208


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حِ شین

فلسفه ی اسلامی

بسم الله الرحمن الرحیم

    امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در نامه ی تاریخی خود به گورباچف (که در ماه های آخر عمر شریف خود نگاشته اند) می فرمایند:

    اگر جنابعالی میل داشته باشید در این زمینه ها تحقیق کنید، می توانید دستور دهید که صاحبان این گونه علوم علاوه بر کتب فلسفه ی غرب در این زمینه، به نوشته های فارابی و بوعلی سینا -رحمه الله علیهما- در حکمت مشاء مراجعه کنند، تا روشن شود که قانون علیت و معلولیت که هر گونه شناختی بر آن استوار است، معقول است نه محسوس؛ و ادراک معانی کلی و نیز قوانین کلی که هر گونه استدلال بر آن تکیه دارد، معقول است نه محسوس. و نیز به کتاب های سهروردی -رحمه الله علیه- در حکمت اشراق مراجعه نموده، و برای جنابعالی شرح کنند که جسم و هر موجود مادی دیگر به نور صِرف که منزه از حس می باشد نیازمند است؛ و ادراکِ شهودیِ ذات انسان از حقیقت خویش مبرا از پدیده حسی است.

    و از اساتید بزرگ بخواهید تا به حکمت متعالیه صدر المتألهین -رضوان الله تعالی علیه و حشره الله مع النبیین و الصالحین- مراجعه نمایند، تا معلوم گردد که: حقیقت علم همانا وجودی است مجرد از ماده، و هرگونه اندیشه از ماده منزه است و به احکام ماده محکوم نخواهد شد.

    دیگر شما را خسته نمی کنم و از کتب عرفا و بخصوص محیی الدین ابن عربی نام نمی برم؛ که اگر خواستید از مباحث این بزرگمرد مطلع گردید، تنی چند از خبرگان تیزهوش خود را که در اینگونه مسائل قویاً دست دارند، راهی قم گردانید، تا پس از چند سالی با توکل به خدا از عمق لطیف باریک تر از موی منازل معرفت آگاه گردند، که بدون این سفر آگاهی از آن امکان ندارد.

                                          صحیفه امام، ج21، ص224 و 225

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حِ شین