فعلاً که هیچ!

۲۹ مطلب در بهمن ۱۳۹۷ ثبت شده است

تفلسف (1)

نتیجه تفلسف چند دقیقه ای امروز:

اگر شما کتابی بخوانید، اگر شما به یک سخنرانی گوش دهید، و اگر شما سر کلاسی حضور پیدا کنید یا در جلسه ای شرکت کنید یا...

-------------------------------------------

بعد از شما پرسیده شود: «چه شد؟»

-------------------------------------------

۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
حِ شین

سرچشمه اعتراضات به مواد دینی و اصول معنویت

سرچشمه صدها و هزارها اعتراض که به مواد دینى و اصول معنویت از زبان‌هاى مختلف مى‌شنویم و ایرادها و انتقادهاى گوناگون که از آشنا و بیگانه به تعلیمات دینى و رسوم خداپرستى مى‌شود، انعکاس همان روح مادیت مى‌باشد!

 وگرنه براى هر متتبع منصف کاملًا روشن است که هر یک از این اشکالات تازگى نداشته و مخصوص این عصر (که آن را عصر علم مى‌نامیم) نبوده و با سابقه ممتد و طولانى، بارها و بارها مورد بحث و کنجکاوى قرار گرفته و معترضین با دریافت پاسخ خود راه خاموشى را پیش گرفته و اشکال خود را به دست فراموشى سپرده‌اند.


آرى آنچه خاموش نمى‌شود و با کمترین بهانه‌اى به رویه بى‌منطق خود دعوت کرده و مشاجره و کشمکش را از سرمى‌گیرد، همان روح مادیت است که گاه و بى‌گاه با تماشاى مناظر دلفریب طبیعت و شنیدن تلقینات سحرآمیز عواطف و احساسات درونى و توجه به گرفتارى‌هاى روزافزوان و بیرون از شمار مادى، بى‌این‌که کمترین التفاتى به راهنمایى عقل سلیم نماید، همه حواس درونى انسان را که مملو از شعور و اراده مى‌باشند به سوى ماده سوق داده و زبان به نکوهش معنویات که سنگ جلو پاى وى مى‌باشند مى‌گشاید.

علامه طباطبایی قدس سره
بررسی های اسلامی ، ج۱، ص۲۴۲

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حِ شین

سوال نامه (3)

سلام...

یک سوال...

اگر همین الان بهتون بگن که شما توفیق دارید که محضر امام زمان (عج) شرفیاب بشید... همین الان...

و فقط 5 دقیقه فرصت دارید.

به امام زمان (عج) چی میگید؟

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حِ شین

گاهی لازمه...

گاهی لازم است "سخت بگذرد" تا بفهمیم که بقیه وقت ها همچین هم سخت نمیگذرد...

گاهی توهّم ورمان میدارد که "سخت است"، اما چون "سختی نکشیدم" گمان میکنیم "سخت است". در حالی که خیلی ها حسرت این راحتی ما را میخورند...

گاهی لازم است «سخت بگذرد»!!

-------------------

صلوات

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حِ شین

همیشه فکر میکردم که...

همیشه فکر میکردم که کار پشت میزی خیلی کارِ راحت و بی دردسری هست...

الان میبینم که نه واقعاً اینطوریام که میگن نیست.

یک کار اعصاب خوردکُنِ کسل کننده ی بی فایده ی الکی، که به جز حوصله ی آدم رو سر بُردن [و البته اندک پولی هم در آوردن] به هیچ دردی نمیخوره.

نظرتون چیه؟ موافقید؟

صلوات

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حِ شین

سلام خدا!

.

.

.

سلام خدا...

شاید اگر بگویم «خیلی وقت ها دلم برایت تنگ می شود» بعضی به من بخندند و بگویند که «خدا همیشه با توست، معنی ندارد دلت برایش تنگ شود».

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حِ شین

پَست و پَست تر

.

هر چه بیشتر در مورد این دنیای مدرنیته لعنتی امروزی می فهمم؛ بیشتر حالم به هم می خورَد...

انگار که خود دنیا (حیات پَست) کافی نبود؛

مدرنیته هم آمد آن را پَست تر کرد...

.

.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حِ شین

حس در خونه بودن

«دوست داشتن یه نفر مثه این می مونه که آدم به یه خونه اسباب کشی کنه. اولش آدم عاشق همه چیزهای جدید میشه، هر روز صبح از چیزهای جدیدی شگفت زده میشه که یکهو مال خودش شده‌اند و مدام میترسه یکی بیاد توی خونه و بهش بگه که یه اشتباه بزرگ کرده و اصلاً نمیتونسته پیش بینی کنه که یه روز خونه به این قشنگی داشته باشه، ولی بعد از چند سال نمای خونه خراب میشه، چوب هاش در هر گوشه و کناری ترک میخورن و آدم کم‌کم عاشق خرابی‌های خونه میشه. آدم از همه سوراخ سنبه‌ها و چم و خم‌هایش خبر داره. آدم میدونه وقتی هوا سرد میشه، باید چیکار کنه که کلید توی قفل گیر نکنه، کدوم قطعه‌های کف پوش تاب میخوره وقتی آدم پا رویشان میگذاره و چه جوری باید در کمدهای لباس را باز کنه که صدا نده و همه اینا رازهای کوچکی هستن که دقیقاً باعث میشن حس کنی توی خونه خودت هستی»

بخش هایی از رمان «مردی به نام اوه»

نویسنده فردریک بکمن

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حِ شین

پیشرفت یا پسرفت


http://tarjomaan.com/barresi_ketab/9267/

پیشنهاد میکنم یک مطلب جالب رو در لینک بالا👆🏻 از سایت "ترجمان" مطالعه بفرمایید.

تحمین زمان مطالعه: 7دقیقه

----------------------------------


این مسأله یک مدتی ذهنم را مشغول کرده بود، و شاید هم هنوز مشغول باشه!
البته اولین بار این مسأله را استاد درسِ «مهدویت و تمدن جهان اسلام» برایمان مطرح کرد.

ظاهرا بشر بی گدار به آب زده بود.

این همه اختراعات را چون جالب بودند، اختراع کردند و ظاهرا کاری به پیامدهای آن نداشتند...

استادمان سر کلاس میگفت:
به نظرتان اگر مثلاً ابن سینا را از 1000 سال پیش بیاوریم به زمان فعلی، و این همه پیشرفت را به او نشان دهیم؛ ابن سینا چه خواهد گفت؟
.
.

.
هر کسی یک چیزی میگفت، در پایان استاد ادامه داد:
او تعریف نخواهد کرد. بلکه بالای منبر می رفت و شروع به نصیحت کردنِ ما میکرد، که این کار را با خودتان و محیط اطرافتان نکنید.

-----------------------------------
خیلی ها خیال میکنند که پیشینیان ما به این به قولِ معروف «پیشرفت ها» نرسیده بودند.
از کجا معلوم؟!
شاید آنها رسیده بودند.
ولی عاقل بودند.
یعنی به پیامدها اندیشیدند.
و دست به چنین کاری نزدند...

گذاشتند طبیعت کارِ خودش را بکند...

ما خراب کردیم...

چهلمین سالگرد روزنه ی امید مبارک

بشر آنقدر باید سقوط کند، تا برگردد سر جای اولش: توحید...

درود بر انقلاب اسلامی، که امیدوارم روزنه ای رو به سوی امید باشد...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حِ شین

نیت!

.

.

طرف از خارج اومده بود ایران. هتل گرفته بود. هتل اشتباه حساب کرده بود و 390 تومان بیشتر گرفته بود.

بعد از دو هفته تماس گرفتن گفتن آقا اشتباه شده و شما 390 تومان بیشتر دادید، شماره کارتی بفرستید تا بقیه پولتون برگشت داده بشه.

طرف خیلی خوشحال شد و گفت که حتماً این صداقت و امانتداریتون رو واسه بقیه تعریف میکنم و کلی تشکر کرد...

---------------------------------

گفتم: آفرین! چقدر خوبه که هنوز آدمایی هستن که به فکر حلال و حرومن... باریکلّا...

گفت: اینا اگر صداقت ما رو ببینن میرن توی کشورشون و از ما بیشتر تبلیغ میکنن و مشتریای ما بیشتر میشه. باید اینکار رو بکنیم.

-آها! خیلی هم خووووب...

---------------------------------

بله!

خواستم بگم: الأعمال بالنیات!

چهل سالگی انقلاب مبارک!

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
حِ شین