بسم الله الرحمن الرحیم

     رسم است که هر چه آدمی دفتر عمرش را ورق زند، ریشه اش در این دنیای دنیّ مستحکم تر می شود و به آن بیش از پیش تعلق خاطر می یابد. علاقه اش به دنیا افزایش یافته، خود را در این لجنزار گرفتار می یابد.

    فرزندان آدم (ع) در رویارویی با این وضع، واکنش های متفاوتی از خود نشان می دهند:

    عده ای بدون توجه به غایت زندگی و آنچه در پیش دارند و بدون تنبّه به این لجنزار، در آن فرورفته و دنیا و آخرت خود را تباه می کنند.

    عده ای دیگر متوجه این مصیبت می شوند اما خود را از آن رها نمی کنند. حب دنیا، ضعف ایمان، عدم تهذیب و... همه و همه از عوامل ناتوانی این دسته است. آیندة این ها نامعلوم است، اگر به خود آمدند به رستگاری می رسند اما اگر به خود نیایند...

    اما عده ای، این نهال نحس را از ریشه می کَنند و فرصت تبدیل شدن به درختی تنومند را به آن نمی دهند... اینان همان رستگاران اند.

    عده ای هم هستند که از لجنزار می گذرند و باز می گردند و دائماً درحال رفت آمدند... آیندة اینان هم مبهم است...
    به هر حال باید گذشت... باید از این لجنزار خلاص شد...
    به قول مرحوم آیت الله حائری شیرازی (رحِمَهُ الله) «نه لذت این دنیا لذت است و نه رنجش رنج است، هر چه هست آنجاست. لذت حقیقی آنجاست، رنج طاقت فرسا هم آنجاست.» بستگی به ما دارد که کدام را انتخاب می کنیم...

نداریم هیچ گونه توشه راه
به جز لا تقنطوا من رحمة الله