.

.

.

داشتیم سمت یکی از مساجد تهران می رفتیم. مجلس سخنرانی بود. با یکی از دانشجوهای دکتری همسفر شده بودم.

.

دانشجوی خیلی کار درست و کار بلدیه...

.

از همون سال اول ورودم به دانشگاه باهاش آشنا شده بودم.

.

معمولاً وقتی باهم اینور و اونور میریم؛ سعی میکنه که لحظات به سکوت سپری نشن؛ لذا همیشه خودش صحبت رو از یک جایی شروع میکنه. خوش صحبت بودنش توی دانشگاه زبانزده. معمولاً صحبت هاش بی نکته نیست، و همیشه یک نکته ی جذابی رو با هنرمندی هر چه تمام تر، در قالب الفاظ میریزه... (به این هنرش غبطه میخورم...)

.

به وسطای مسیر رسیده بودیم. یک چند لحظه ای به سکوت گذشته بود. ایندفعه خودم میخواستم سکوت رو بشکنم! لذا از اتفاقی که در طول روز ذهنم رو به خودش مشغول کرده بود، واسه-ش گفتم:

.

توفیق پیدا کردم که توی تعطیلات اول سال آینده، به عنوان مسئول بخش فرهنگی، "خادمِ" چند تن از دانشجوها در یک سفر جهادی بازسازی عتبات عالیات به سامرا بریم. (البته هنوز باورم نمیشه، چون بارها شده که بخوام به یک سفر زیارتی برم، ولی دقیقه 90 همه چیز خراب میشه! بی توفیقیه دیگه...)

.

این رو که مطرح کردم خیلی نکات قشنگی رو گفت؛ که قصد دارم اون نکات زیبا رو در این چند سطر پیاده کنم...

 

========================

 

از اینجا به بعد از زبان آقای دکتر هست:

 

سال 94 توفیق شد با جمعی از دوستان مشرف بشیم مضیف نجف، نوکری آقا امیرالمومنین (علیه السلام) رو بکنیم.

.

یکی از بچه هایی که البته همسفر ما نبود، به صورت خیلی جدی گفت:

«شما مطمئنید که این سفرتون در اولویت هست؟ مطمئنید که نباید اینجا بشینید و کارای علمی تون رو پیش ببرید؟»

.

در اهمیت کار علمی که شکی نیست، مخصوصاً اینکه ولی فقیه یک رسالتی رو بر عهده ی دانشگاه قرار داده. اما هر کس به این سفر بره، هیچ زیان و ضرری نمیکنه. در این سفر، عبارت «اتلاف وقت» بار معنایی نداره! چه بسا در این سفر چیزهایی گیر آدم بیاد که با نشستن در یک گوشه ای و مشغول مطالعه و درس و بحث شدن؛ اینها گیر آدم نمیاد.

.

سفری اینچنین، هیچ خسارتی نداره، چه مادی و چه معنوی! همون مقدار پولی که خرج میشه هم بهت برمیگردونن. چون اونا اجازه نمیدن که به کسی مدیون بمونن، تازه اضافه تر هم میدن...

.

محضر آیت الله باقری کنی (أدام الله ظله الوافر) از شاگردان علامه بودیم، که فرمودند: «چنین سفری را در خواب هم نمیتوان دید!»

.

یکبار هم یکی شاگردان آیت الله جعفری و آیت الله سعادت پرور (قدس الله أسرارهما) یک نکته ی بسیار زیبایی را فرمودند. فرمودند که: «انسان باید این را لحاظ کند که وقتی یک توفیق بخواهد نصیبش شود، چه موانعی میتوانسته سد راهش شوند، که خداوند همه ی آنها را از سر راه بنده اش برداشته».

.

حتی شرکت کردنِ ساده در یک نماز جماعت را در نظر بگیرید؛ چه اتفاقات «بیشماری» (واقعاً بی شمار) میتواند جلوی پای شما سبز شوند تا مانع شرکت کردنِ شما در نماز جماعت شوند. مثلاً یکدفعه وسط راه تماس بگیرند و شما مجبور شوید جایی بروید و از فیض نماز جماعت محروم شوید، یا برای امام جماعت مشکلی پیش آید و نتواند مسجد بیاید، یا یک تصادفی کنید و کارتان به بیمارستان بکشد، یا هزار جور اتفاق ناخوشایند یا حتی خوشایند دیگر... که همه و همه رهزن اند.

.

این ها را انسان در نظر گیرد؛ بهتر می تواند از توفیقاتی که نصیبش می شود استفاده کند. نوکری آقا امام حسن عسکری علیه السلام و امام هادی علیه السلام کم چیزی نیست... موانع زیادی باید برداشته شود تا این اتفاق محقق شود...

.


صلوات...

09:33:09   2019-01-26