به نام همانی که او را "خدا" گویند...

همانگونه که عده ای از لم دادن جلوی تلویزیون و تماشای خندوانه، دورهمی، سریال و... لذت می برند، عده ای هستند که در گوشه ی اتاقی، سر در کتاب هایشان برده، از آن لحظات لذت می برند. این ها برای خود جهانی متفاوت را تجربه می کنند. با افراد عادی متفاوت اند، چه بسا به دیگران در دل می خندند، نیز چه بسا دیگران به آن ها بخندند... هردو هم حق دارند. چون نه این ها، آن ها را درک می کنند و نه آن ها این ها را... زیرا هر کدام در جهانی دیگر زندگی می کنند. بله! انسان ها جهان های متفاوتی دارند، هر کسی در جهان خودش زندگی می کند! سخت در اشتباه است هر که گوید که ما فقط یک جهان داریم... اشتباه محض است. نه! ما بی نهایت جهان داریم...

اما...

 مهم این است که با ارزش ترین جهان را انتخاب کرد...

کسی که تمام عمر، خود را مشغول مطالعه و تحقیقات فوق سنگین می کند، نمی تواند از تماشای فیلم ها و برنامه های کمدی، بازی های رایانه ای، شب نشینی ها و... لذت ببرد. لذت او چیز دیگری است...

گاهی می شود که او هیچکس را نمی تواند درک کند، و همان لحظه است که هیچکس هم نمی تواند او را درک کند...