فعلاً که هیچ!

۳۲ مطلب با موضوع «فرهنگی» ثبت شده است

یک نوع نگرش

داشتم با خودم فکر میکردم که اگر انسانی بخاطر من، سختی بکشه؛ من چه احساسی پیدا میکنم؟ یا اینکه اگر همین انسان بعداً یک خطایی ازش سر بزنه؛ آیا اینطور نیست که من به راحتی اون رو میبخشم؟

.

حالا اگر یک عده دسته جمعی خودشون رو به خاطر من به زحمت بندازن، چی؟!

 .

احساس میکنم الان که در وضعیت اقتصادی نابسامانی قرار گرفتیم، نوع نگاه ما به قضیه، میتونه خیلی چیزها رو عوض کنه...

 .

===============================

.

.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حِ شین

ما رو باش با کی مشورت میکنیم!؟

.

+حاج حسن، داداش! حالا تو هم از بین این همه پیغمبر، صاف رفتی سراغ جرجیس!

-چه ربطی داره به چیزی که من گفتم؟

+خب عزیز من؛ این همه مشکل توی کشور ریخته، تو گیر دادی به حجاب!؟ این همه آدم

دارن اختلاس میکنن، شما به اونا چیزی نمیگی به یک بنده خدایی که سه تا تار موش افتاده

بیرون، گیر دادی!؟ این همه مشکل اقتصادی داریم توی کشور! ...

 .

==============

.

مدتی بود پدیده ی حجاب، حسابی منو درگیر خودش کرده بود. میخواستم راجع به این مسأله

با دوستم محمدرضا (رشته: فیزیک، دانشگاه تهران) صحبت کنم. نه که دانشگاهشون مختلطه

و دانشگاه ما تک جنسیتی هست؛

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حِ شین

سوال نامه (1)

سلام به همگی...
.
سعی می کنم زین پس سوالاتی که هر از گاهی ممکنه برای هر کدوم از ماها پیش بیاد رو اینجا قرار بدم...

.

از همه خوانندگان عزیز، تقاضا دارم که در پاسخ به این سوالات شرکت کنند.

.

سوالی که امروز میخوام مطرح کنم، شاید برای کم تر کسی اتفاق نیفتاده باشه...

.

لذا فکر میکنم پاسخ های جالبی رو میتونیم شاهد باشیم...

 

===================

===================

 

طرح مسأله:

.

فرض کنید که شما ازدواج کردید (البته اونایی که مجردند فرض کنند، برای متأهلین که این فرض محققه. پس اونا خواهشاً فرض نکنن!)

.

حالا فرض کنید که بچه دار شدید

.

آقا پسر یا دختر خانمتون به سن مثلاً 7 - 8 سالگی رسیده...

.

یه روز به طور ناگاه از شما میپرسه که بابا، مامان؛ «خدا چیه؟ و کجاست؟»

.

در این موقعیت، واکنش شما چه خواهد بود؟

.

آیا سوال او را بی پاسخ رها می کنید؟

یا

او را از پرسیدن چنین سوالاتی نهی می کنید؟

یا

برای او توضیح می دهید؟ چگونه؟

 

(منتظر پاسخ های شما هستم...)

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حِ شین

کار را برای خدا نکنید!!

.

کارتان را برای خدا نکنید؛ برای خدا کار کنید!

تفاوتش فقط همین اندازه است که ممکن است حسین(ع) در کربلا باشد و من در حال کسب علم برای رضایت خدا ...!

 شهید سید مرتضی آوینی

.

.

==========================

.

در اتاق مشغول مطالعه بودم که یکی از هم اتاقی هایم، همینطور به یکباره گفت: «کارتان را برای خدا نکنید!»

.

لحظه ای با تعجب نگاهش کردم!

.

داشت به صفحه ی موبایلش نگاه می کرد.

.

معلوم بود دارد از روی متنی می خواند. بعد ادامه داد: «برای خدا کار کنید!»

.

نگاهم را دقیق تر کردم. حواسش نبود که دارم نگاهش می کنم. بعد آرام زیر لب گفت:

۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
حِ شین

دایرة المعارف انقلاب اسلامی (معرفی کتاب)

.

.

.

«سرزمین کهنسال ایران که در یکی از پررفت و آمدترین چهارراه های کره خاکی واقع شده، تاریخی سراسر از حادثه های تلخ و شیرین دارد که برخی از آنها تبدیل به نقطه های عطف شده اند ...

.

.

.

در تاریخ معاصر ایران حادثه ای به اهمیت وقوع انقلاب اسلامی وجود ندارد. پدیده ی انقلاب اسلامی را نمی توان فقط جا به جایی قدرت در میان حکمرانان دانست؛

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حِ شین

آنچه دیشب در اتوبوس گذشت!

دیشب توی اتوبوس، یا همونکه بهش می گن «بی آر تی»! با دوتا از رفقای دانشگاهی داشتیم از یکی از مساجد تهران، بر می گشتیم سمت دانشگاه. همچنان که مشغول صحبت بودیم، یکی از مسافرها هم گوش می داد. اصفهانی بود و معلوم بود که از خوش و بش ما خوشش آمده بود. مخصوصاً اینکه یکی از بچه ها قرآن دست داشت و قرآن می خوند و هر از گاهی هم راجع به آیات قرآن، یک صحبت هایی رد و بدل می شد.

پرسید که:

-طلبه هستین؟

-نه. ولی یجورایی آخوند مخفی ایم!!!

(نه که الهیات می خونیم؛ بخاطر همین گفتیم آخوند مخفی هستیم!!)

بعد از کلی صحبت کردن در موضوعات مختلف؛ از «اهل کدوم شهر بودن» گرفته تا تلفظ های سختِ برخی از حروف عربی مثل «غ»، «ث» و... و اینکه فرق «ق» با «غ» در عربی چی هست و این ها؛ بحث رسید به «بسیج»...

 پرسید که:

-بسیجی هستین؟

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
حِ شین

سر کلاس درس استاد چه گذشت؟!

بسم الله الرحمن الرحیم

-------

سر کلاس درس استاد چه گذشت؟!

-------

کلاس دیگری داشتم، ولی قید آن را زدم و سر کلاس ایشان حاضر شدم، آن هم به عنوان مستمع آزاد. کلاس هستی شناسی بود. یکی از کتاب های تألیف خودشان را تدریس می کردند. با دو تا از دوستانم رفته بودم. اول که وارد شدیم، اکثر دانشجوهای کلاس نیامده بودند لذا استاد ناراحت بودند. فقط یکی از بچه ها کتاب داشت! او هم که بیمار شده بود و نمی توانست بیاد!! یکی از بچه ها رفته بود که کتاب را از او بگیرد و بیاورد. دیر کرده بود، لذا استاد گفت هر کس سوالی دارد بپرسد. مثل همیشه با قاطعیت، انگار که همه چیز را می داند. البته تا به حال که هر چه پرسیدیم پاسخ داده است، شاید واقعاً همه چیز را بداند...

بحث در مورد معنا بود. فرمودند که چیز بی معنا نداریم. گستره ی دایره ی معنا آنقدر وسیع است که با هستی هم گلاویز می شود و در نهایت پی به این بُردیم که دایره ی هر دو بر هم منطبق است. هر چه که "هست"، "معنا دار" است. از میان موجودات فقط انسان است که "معنی" می فهمد، لذا اگر انسانی در کار خلقت نباشد؛ جهان بی معنا خواهد شد.

کلاس خیلی با شور و نشاط بود، چون

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حِ شین

آخه چرا درس عربی؟!!

بسم الله الرحمن الرحیم

فایده ی خواندن زبان عربی چیست که در برنامه ی آموزشی مدارس گنجانده شده است؟!

یکی از سوالاتی که برای بسیاری از دانش آموزان مطرح است، مخصوصاً دبیرستانی ها -یا بـــه

قول امروزی ها متوسطه ی دومی ها!- این است که «خب! فایده ی این درس عربی چیست

که به ما درس داده می شود؟» این سوال را غالباً بچه های ریاضی و تجربی مطرح می کننــــــــــد،

و کم تر علوم انسانی و معارف...

اما به راستی چه فایده ای دارد که ما عربی را یاد بگیریم؟!

در پاسخ به این سوال، لازمه که در ابتدا چند نکته را بیان کنم و سپس نمونه ای را به عنوان

شاهد مثال عرض کنم...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
حِ شین

مروری بر پست زیبای حسین قدیانی

شاید..

و باز هم تأکید می‌کنم؛ شاید این دولت به ۸ سال نرسید ولی هر حمایت و صدالبته تذکری اگر لازم باشد، از رهبر معزز خواهیم دید تا به آن روز نرسیم! آن روز، فقط روز ضربه خوردن روحانی نیست و فقط روز ضربه خوردن جمهور و جمهوری نیست؛ روز ضرر رهبر و‌ نظام و اسلامی هم هست! لذا اگر این و آن، تنها مو را می‌بینند؛ آقا پیچش فردای مو را هم می‌بینند! سال ۹۰ ای بسا که با خود زمزمه می‌کردند؛ «چرا هنوز پای فلانی ایستاده رهبر؟!» جواب: «به همان علت که هنوز پای بهمانی ایستاده رهبر!» پس بحث فلانی‌ها و بهمانی‌ها نیست! و نیک اگر بنگری، ایستادگی خامنه‌ای پای اصل انتخابات و ماهیت «جمهوری» در نظام «جمهوری اسلامی» است! حدس من این است آقا به روحانی رأی نداده‌اند اما

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حِ شین

دریابان کشتی جامعه

حجت الاسلام و المسلمین استاد گرانقدر عبدالله مجدمی (زید عزّه):

بسم الله الرحمن الرحیم

 

قال الله تعالی: السارق و السارقه فاقطعوا ایدیهما جزاء بما کسبا نکالا من الله.

 

    دیشب فکر میکردم چرا در این آیه شریفه خطاب اجرای حکم الهی یعنی قطع انگشت دست دزد به عموم مردم نسبت داده شده است با اینکه در ظاهر این وظیفه حاکم جامعه اسلامی و نهادهای قضایی است و اساسا فلسفه تاسیس نهاد قضا و دستگاه قضایی در یک حکومت و جامعه همین است. واقعا حیرت انگیز است و بنظرم اینجاست که انسان به زوایایی اعجاز آمیز معارفی و جامعه شناختی قرآن کریم پی میبرد.

آری از منظر قرآن کریم اصلاح واقعی جامعه بشری جز به دست آحاد تک تک افراد آن میسر نیست. این مردم هستند که باعث رواج دزدی و حکومت دزدان بر ارکان اصلی جامعه یا زوال آن میشوند. دزد در بستر غفلت و بی ارادگی مردم است که به اوج نهادهای اجتماعی میرسد و تنها راه پایین آوردن آن و اصلاح وضع تاسف آور این چنین جامعه ای خود مردمند. خلاصه دریابان واقعی کشتی اجتماع خود مردمند نه حکومت و آنها هستند که کشتی حیات و زندگی اجتماعی دنیوی و حتی زندگی اخروی خود را به سمت شقاوت یا سعادت هدایت میکنند و اگر آنها نخواهند انبیای الهی و ائمه معصومین هم نمیتوانند کاری بکنند.

این اصل اجتماعی از آیات فراوانی همچون آیه ی شریفه ی

ان الله لایغیر مابقوم حتی یغیروا مابانفسهم

و نیز:

لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط

قابل استنباط است.

 

باشد به مقتضای آیه ی انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فردی ثم تتفکروا مردم قیام دوباره ای نموده و به اصلاح وضع موجود اقدام کنند که این تنها راه تغییر وضع موجود است و گرنه تغییر یک یا چند وزیر مشکل را حل نخواهد کرد.

گرچه مراد از اقدام عملی مردم، انقلابی دوباره هست منتها مقدم بر این انقلاب عملی نیاز به انقلاب فرهنگی هست همچنانکه این انقلاب عملی حتما باید در چارچوب ساختارهای نظام شگل بگیرد که در غیر این صورت چیزی جز تخریب نظام نبوده و در واقع همان مقصود دشمنان قسم خورده تحقق خواهد یافت.

به امید روزی که بفهمیم و بفهمانیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
حِ شین